آخرین فیلم و سریال ایرانی


خلاصه داستان : فیلم‌نامه فیلم اقتباسی از مانگای علمی–تخیلی آلیتا فرشته جنگ نوشته یوکیتو کیشیرو نویسنده ژاپنی است که رابرت رودریگز به کمک جیمز کامرون تصمیم گرفته از آن یک فیلم موفق بسازد. این فیلم داستان امید، عشق و قدرت است. در چند قرن آینده آلیتای تنها (رزا سالازار) توسط یک پزشک سایبری به نام ایدو (کریستف والتز) در شهر آهن پیدا شده و به کلینیک او برده می‌شود. زمانی که آلیتا بیدار می‌شود نمی‌داند کیست و در کجاست. همه‌چیز برای او غریبه و ناآشناست. او رفته‌رفته وارد شهر می‌شود و ایدو به او کمک می‌کند تا از گذشته‌اش دور بماند اما هوگو (کئآنجانسون) می‌خواهد به او کمک کند تا خاطرات گذشته را به یاد آورد. این دو به هم علاقه‌مند می‌شوند اما نیروهای خطرناکی به دنبال آلیتا هستند و جان او و رابطه آن دو را تهدید می‌کنند. آلیتا متوجه می‌شود نیروهای دفاعی قدرتمندی دارد که برای نجات دوستان و عزیزان اش می‌تواند از آن‌ها استفاده کند. او برای یافتن حقیقت زندگی گذشته خود ماجراجویی را آغاز می‌کند که دنیای تاریک و فاسد را به او بیشتر نشان می‌دهد و دراین‌بین می‌بینیم که یک زن جوان چگونه می‌تواند همه‌چیز را تغییر دهدجیمز کامرون اعلام کرده است که قصد دارد
خلاصه داستان : حمید نعمت الله که سال گذشته با فیلم «رگ خواب» جوایز سینمایی مختلفی را دریافت کرد، امسال نیز با «شعله ور» در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر حضور خواهد داشت. نعمت الله درباره «شعله ور» و انتخاب امین حیایی به عنوان بازیگر اصلی این فیلم می‌گوید که توانایی، محبوبیت بازیگران و انطباق آن‌ها با نقش، معیار جدی او برای همکاری با یک بازیگر است و حیایی را به خاطر محبوبیت و مردمداری‌اش به عنوان بازیگر این فیلم سینمایی انتخاب کرد. فیلم زیبای شلعه ور با بازی امین حیایی و به کارگردانی حمید نعمت الله به نمایش گذاشته بود. داشتان فیلم شعله ور در مورد از بین روفتن بی احساس و بی وجود شدن است. امین حیایی در این فیلم نقش مردی را بازی میکند که احساس می کند دیگر پوچ و بیخود شده است و دیگر به درد هیچ چیز و هیچ کاری نمی خورد .به گونه ای که به این نوع افسردگی و گوشه نشینی دچار شده است. در این فیلم امین حیایی به هماه پسر خود دارا حیایی در حال ایفای نقش هستند.در زندگی که هرچه در آن تلاش و کوشش کنی اما مقصد به جایی نرسیدی احساس بیچارگی و خوردگی میکنی و دیگر رمقی برای ادامه ی زندگی نداری.حسی که شاید همه ی ما تجربه کرده باشیم و اکنون در فیلم شعله ور به نمایش در می آید.
خلاصه داستان : مغزهای کوچک زنگ زده” جدیدترین ساخته‎ی “هومن سیدی” و پنجمین فیلم بلند او بعد از “خشم و هیاهو”ست. خانواده‎ای در محله‎ای در جنوب شهر زندگی می‎کنند و کارگاه تولید مواد مخدر صنعتی دارند. سه برادر به نام‎های “شهروز”، “شکور”، “شاهین” و یک خواهر به نام “شهره”، پدر و مادر و مادربزرگ اعضای این خانواده هستند. شاهین با بازی نوید محمدزاده، شکوربا بازی فرهاد اصلانیبازیگران و نقش های اصلی فیلم هستند. لوکیشن فیلم یک محله در جنوب شهر است که ما از آن فقط نماهایی گذرا از تعدادی محدودی خانه می‎بینیم و مختصات و مشخصات دیگر این محله از جمله سایر ساکنین محله و روابط بین آن ها در دسترس نیست. برادر بزرگ خانواده، “شکور”، حکم یک پدرخوانده را دارد که تولید و قاچاق مواد مخدر صنعتی، قاچاق اسلحه، نگهداری در شرایط نامناسب از کودکان بی سرپرست و ربوده شده و تربیت آن ها به منظور بهره برداری‎های آینده بخشی از کارهای اوست. خط اصلی داستان یک خانواده و روابط بین آن ها است و به بهانه‎ی آن “هومن سیدی” به طیف متفاوت و متنوعی از ضد هنجارهای اجتماعی چون تولید و قاچاق مواد مخدر و اسلحه، قتل، دزدی، آدم ربایی، تکدی‎گری، فقر، فحشا گریزی زده است.
خلاصه داستان :  جوانی شهرستانی که همراه تنبور خود به تهران آمده، «راه رفتن روی سیم» را آغاز می‎کند. داوود (احمد مهرانفر) جز نواختن تنبور کار دیگری بلد نیست و از سویی نمی‎تواند با حقوق حداقلی یک کارگر ساده در تهران سر کند. او پس از جستجوی بی‎نتیجه کار در بازار، به سراغ تنها آشنای خود در تهران می‎رود. حبیب حقوقدان است و نمی‎تواند کمک زیادی به یک نوازنده تنبور بکند. داوود از خانه حبیب دست خالی بر نمی‎گردد. او افسانه (اندیشه فولادوند) را پیدا می‎کند. دختری چادر بر سر و سر به زیر. داوودِ آرام و ساده‎دل نیمه دیگر خود را در افسانه می‎بیند.  ما افسانه زندگی دیگری نیز دارد. او مغز متفکر و به نوعی اوراکل بند موسیقی راک جیرجیرک‎ها است. شخصیت واقعی او شر و شور، بی‎قید و معترض است و ظاهری کاملاً متضاد با بافت خانوادگی خود دارد. او قرار بوده مظهر تناقضات جامعه باشد؛ جامعه‎ای درگیر میان سنت. فیلم ادعا می‎کند دنبال مفاهمه است. مفاهمه نسل قدیم و جدید. مفاهمه موسیقی مقامی و موسیقی مدرن. مفاهمه حس و منطق. مفاهمه سنت و مدرنیته. فیلم موسیقی را وسیله این کار قلمداد می‎کند و با راه رفتن روی تارهای ساز به دنبال رسیدن به سنتز در دیالکتیک خود است. سکانسی که داوود شروع به نواختن تنبور در جواب صدای پنکه می‎کند، این امید را در تماشاگر زنده می‎کند که قرار است فیلمی موزیکال یا حداقل درباره احوالات یک نوازنده ببیند. 
خلاصه داستان : مصادره نخستین فیلم مهران احمدی در مقام کارگردان، نویسندگی علی فرقانی و تهیه‌کنندگی محمدحسین قاسمی محصول سال ۱۳۹۶ است. فیلمبرداری فیلم سینمایی «مصادره» اولین فیلم بلند مهران احمدی در حالی در کشور ارمنستان به پایان رسید که سازندگان فیلم از جمله از کارگردان، بازیگران، تدوین، صدابردار و مهمان سفیر ایران در ارمنستان بودند و با این ضیافت، آخرین سکانس تولید این فیلم در ارمنستان به پایان رسید. در ابتدای این دیدار مهران احمدی کارگردان فیلم سینمایی مصادره از تلاش‌ها و حمایت‌های صورت گرفته توسط سفارت ایران در جهت ساخت این اثر در ارمنستان تشکر کرد داستان فیلم مصادره در مورد جوانی است که در کشور ایران هیچ کاری نتوانسته از پیش ببرد و پیشرفت کند و هیچ کارو شغلی نداشته است. در واقع به گفته ی خود در کشور بزرگی چون ایران او هیچ شانس و اقبالی نداشته به همین دلیل تصمیم میگیرد که ایران را ترک ند و به کشورهای دیگر مهاجرت کند تا ببیند که زندگی او در کشور های دیگر چگونه رقم میکند . که در این راه با اتفاقات ریزو درشتی برخورد میکندو با آدم های جور با جوری برخورد میمکند که تعجب او را بر می انگیزد.فیلم مصادره با بازی متفاوت رضا عطاران در کنار هومن سیدی کلید خوده است.
خلاصه داستان : « زرد » فیلم پر بازیگری است.پنج جوان نخبه کشور پس از اینکه اختراع مهمی را به ثبت می رسانند، قصد دارند عازم اروپا شوند اما مشکلات یکی پس از دیگری در مقابلشان قرار می گیرد. « زرد » همان راهی را می رود که ساخته های اجتماعی یک سال اخیر سینمای ایران رفته است یعنی مطرح کردن فقر و بدبختی چند انسان و سپس فروپاشی زندگی آنان. اما فیلمساز در این بین حرف جدیدی که مختص به او باشد، برای گفتن ندارد و صرفاً راوی موقعیت هایی است که فیلمسازان دیگر به مراتب آن را بهتر به تصویر کشیده اند. زرد» فیلمی است که عناصر خوب و بد را در کنار هم داراست، به طوری که نه می‌توان گفت با فیلم ضعیفی روبرو هستیم و نه می‌توان گفت اثری بسیار قوی در جلوی دیدگان ما قرار دارد، فیلمنامه در جاهایی موفق است و در جاهایی به هیچ وجه نمی‌تواند منظورش را برساند، و به این دلیل که ساختار فیلم کلاسیک است و معضلاتی اجتماعی را پی می‌گیرد، ضعف‌هایی که گاها در فیلمنامه دیده می‌شوند، روی کل فیلم، اثر بدی خواهند گذاشت و به طور قطع اثر گذاری کلی فیلم و پذیرش بعضی اتفاقات از سوی بیننده را دچار مشکل می‌کند